سفارش تبلیغ
صبا ویژن
روش تربیت حکیمانه (حرف حساب) (دوشنبه 89/1/30 ساعت 2:14 عصر)

خداوند متعال وقتی می خواهد قومی را نصرت کند « خیر الناصرین» است، وقتی       می
خواهد قومی را مورد رحمت قرار بدهد « خیر الراحمین » است، یعنی رحم و نصرت او کامل
شد. فرق بین نصرت کامل و نصرت ناقص این است: شما فرض کنید یتیمی از شهید عزیزی به
جا مانده است. عده ای می خواهند به این بچه کمک کنند. اینها       می خواهند کمک
کنند، اما بچه را ضعیف و پر توقع بار می آورند. می خواهند به این بچه احترام کنند،
رختخوابش را جمع می کنند، ظرفش را می شویند و کارهایش را انجام می دهند. اینها به
ظاهر خدمت است و رحمت و نصرت، اما رحمت کامل نیست، رحمت و نصرت ناقص است. دیگری می
خواهد به این یتیم کمک کند، به او درس می دهد و درس از او می خواهد. کمکش می کند و
از او مسئولیت می خواهد. او را چنان بار      می آورد که فردا در جامعه پر توقع و
زودرنج نشود. این هم رحمت و محبت کرده، اما محبت این دومی کاملتر است، چون حکیمانه
تر اندیشیده و عاقبت اندیش تر بوده است.
نصرت خدا نسبت به ما فرق می کند. ما
وقتی می گوییم خدا به این امت کمک کند، به ذهنمان این مسئله می آید که خدا به جای
این امت برود در میدان و جنگ کند و بلا بر دشمنانش نازل کند و این امت را به صورت
خارق العاده پیروز کند. یا اگر می گوییم خدا این امت را در مبارزات اقتصادی کمک
کند، در ذهنمان این پیشنهاد می آید که اینها گنجی پیدا کنند و با این گنج مشکلات را
حل کنند. اما خدای حکیم می داند اگر چنین کاری را برای این امت انجام بدهد، این امت
بعداً در هر جا که قرار گرفت می گوید تا خدا هست چرا من کار کنم؟ خودش کار کند. این
جور کمکها، کمک و خدمت ناقص است؛ حکیم و مربی خوب آن است که استعدادها را شکوفا کند
و دستها را به کار بند کند.
امام عزیزمان (ره) در پیام حج، چنین فرمودند که:« ما
در صدد آزاد کردن انرژی متراکم عالم اسلام هستیم. مسلمانها از قدرت و انرژی و توان
خودشان غافل اند، ما می خواهیم آنها را به قدرت خودشان آگاه کنیم. به آنها بگوییم
می توانید سر پا بایستید و مشکلات را حل کنید. این قدرتی که شما دارید و این مشکلی
که هست، قدرت شما چند برابر آن مشکل است. اگر پای کار بیایید می بینید که توانا
هستید و خدا کمکتان می کند. احساس عجز نکنید. احساس ضعف نکنید. این کمک و نصرت که
کسی قدرت خودش را به کار بیاندازد و روی پای خودش بایستد، برتر و کاملتر است.
وابسته کردن و تضعیف کردن کار خوبی نیست. حتی اعتراض کردن هم به دو صورت می شود.
یکی اینکه به کسی بگوید، تو عاجز و ناتوانی و نمی توانی کار کنی و او را مأیوس کند،
یک وقت هم به او می گوید من با آن توانایی که در تو سراغ دارم و می دانم که می
توانی، بیشتر از این از تو انتظار داشتم. این نحوه نصیحت و بیان عیب و ضعف و انتقاد
به صورت کاملتر است، چون روحیه طرف را خرد نمی کند و او را نمی شکند. وقتی به کسی
همیشه برخورد منفی کردند و همیشه نقصها و ضعفهای او را شمردند، او تضعیف و شکسته می
شود. اما وقتی به او بگویند که بهتر از این  می توانی عمل کنی، این کمک، کمک برتر
است.
خدا این گونه عمل می کند. خدا وقتی انتقاد می کند، می گوید از تو بیش از
این انتظار داشتم و وقتی هم تشویق می کند، می خواهد انرژی متراکم طرف را آزاد کند
که بیشتر احساس قدرت کند و بیشتر کار کند. الان هم نظام مورد تأیید رهبری است، اما
نه به صورت آن تأییدی که کسی مشق بچه ای را انجام بدهد و کار او را بکند و او را به
خود متکی کند. بلکه به این صورت که به مسئولین می گوید: شما توانمند هستید. شما    
می توانید مشکلات را حل کنید. به مردم می گوید: به مسئولین جرأت، شجاعت و قدرت
بدهید تا بتوانند کارشان را بکنند و وقتی هم ایراد می گیرید به این صورت باشد که:
شما با آن توانی که دارید، بیش از اینها از شما انتظار می رود. این روش تربیت برتر
و حکیمانه است.
در رابطه با تربیت بچه هم، پدر یا مادری که تکالیف بچه هایش را
انجام می دهد گرچه به بچه ها کمک و یاری شده، اما یاری ناقص بوده است. اینها ضعیف
بار می آیند. مادری که رختخواب بچه هایش را صبحها خودش جمع کند و اتاقش را جارو
بزند، پدری که کفش بچه هایش را واکس بزند، این بچه ها با اینکه مورد دلسوزی قرار
گرفته اند، ضعیف بار می آیند. دلسوزیهای خدا اینطوری نیست. کسی تربیتش به تربیت خدا
شبیه تر است که انرژی بچه ها را بهتر آزاد کند و بچه ها با تربیت او برای قبول
مسئولیت، دلیر و چابک و پرانرژی بشوند و انرژی متراکمشان آزاد بشود. او را تربیت
بکنند و از او مسئولیت بخواهند. احترامش بکنند و از اوکار بخواهند. کار خودش را به
خودش واگذار کنند و هر چه بزرگتر می شود، خود را از مداخله در کارش عقب بکشند؛ تا
بر کار خود سوار بشود. این تربیت، تربیت برتر است. پدران و مادرانی که فرزندانشان
از پله می افتند و مضطرب    می شوند، مربیان خوبی نیستند. باید بگذارند تا خودشان
بر کار مسلط شوند و هوشیار بار آیند




 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 54 بازدید
    بازدید دیروز: 26
    کل بازدیدها: 698371 بازدید
  • ?پیوندهای روزانه
  • درباره من
  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • مطالب بایگانی شده
  • موضوع درباره امام زمان
    رضایت از خدا و از زندگی
    شرح دعای صحیفه
    شهدا از دیدگاههای مختلف
    امام سجاد و سختیهای بزرگ
    امام سجاد و جدش رسول الله
    امام سجاد و پناه به خدا
    امام سجاد و روز شب
    امام سجاد و فرشتگان
    حکایات هاشمی نژاد-400حکایت
    حکایات فاطمی نیا-100 حکایت
    حکایات استاد دانشمند-120 حکایت
    حکایات شیخ احمدکافی_60حکایت
    حکایات انصاریان_120حکایت
    حکایات مرحوم فلسفی_ 45حکایت
    حکایات شهید دستغیب_ 50 حکایت
    متن حکایات علامه حلی_10حکایت
    متن6حکایت از شیخ صدوق
    متن حکایاتی از شیخ عباس قمی_ره
    متن حکایات شیخ مرتضی انصاری
    وصال یار(1)
    وصال یار(3)
    وصال یار(2)
    وصال یار(4)
    وصال یار (5)
    وصال یار (6)
    یقین و محبت (1)
    یقین و محبت(2)
    یقین و محبت (3)
    یقین و محبت (4)
    هیئت علیه هیئت
    ملکوت انسان (1؛2؛3)
    مکتب عشق
    آسمانی شدن
    جهاد علمی
    توبه
    اخلاق کریمان
    موفقیت و سعادت
    متفرقه ها-مهم
    دید ما نسبت به مردم
    عمل به فرهنگ شهادت
    لینک ارگانهای مختلف و مراکز گوناگون
    هر چه می خواهد دل تنگت بپرس
    دانلود شبهات وهابیت و مسائل مربوطه
    فتاوای خنده دار و مستند وهابیها
    حکایت مختلف شخصیه دیدن داره ها
    تصاویر موضوعی
    افتخار خدمت به مردم(1؛2؛3)
    حرف حساب اینجاست...
    دانلود سخنرانی های حضرت امام خمینی
    منبر های آقای فاطمی نیاء-72 منبر
    منبر های آقای دانشمند
    منبر آقاتهرانی
    منبر آقای صدیقی
    منبر علامه مصباح یزدی
    منبر مرحوم فلسفی
    منبر مرحوم کافی
    منبر استاد مردانی
    منبر حجه الاسلام هاشمی نژاد
    پیرامون امام زمان-آیه الله ناصری
    طب قرانی-استاد خدادادی
    طب اسلامی -دکتر روازاده
    شخصی هاش این توست
    اخلاق(آقا تهرانی)
    شیعه...
    عکسها به سلیقه من...
  • اشتراک در خبرنامه
  •  
  • لینک دوستان من
  • لوگوی دوستان من
  • آهنگ وبلاگ من
  •